مدیریت اقتصادی خانواده در عصر پسا تحریم
تشدید تورم در قیمت گذاری یکی از چالشهای تثبیت قیمتهاست زیرا وقتی مردم یارانه می گیرند از یک سو شاهد افزایش حجم پول در جامعه هستیم و از سوی دیگر این مساله باعث کاهش نقدینگی دولت می شود ...
درچه شرایطی فرایند تثبیت قیمتها اجرا می شود؟
نکته ای که درباره تثبیت قیمتها وجود دارد این است که قیمتها در بعضی کالاها در حقیقت افزایش نداشته باشد و رکود را برای کالاهای عمومی به این شکل تعبیر می کنند که تثبیت قیمت رونق بازارنیست بلکه بازار را دچار تزلزل می کند. تثبیت قیمتها ضرورت دارد که به شکوفایی و رونق بازار ختم شود.
مدیریت اقتصادی خانواده در عصر پسا تحریم سیاستمداران تحریم را علت افزایش قیمت و اقتصاددانان ناتوانی در برقراری تعادل بین عرضه و تقاضا از سوی مردم را عامل تورم می دانند، آیا این تعابیر درست است؟
درمجموع عواملی که می توانند بر تورم و تثبیت نیافتن قیمتها تاثیر داشته باشند مواردی نظیر رشد بی تناسب نقدینگی است که یکی از آنها ورودیهای یارانه به بازار است؛ مورد دوم اضافه تقاضا در بازار کالا و سومین مورد فشار هزینه و تنگناهای ساختار رشد قیمتهاست.
نقش نقدینگی در ایجاد و استمرار تورم برجسته و غیرقابل انکار است و وقتی رشد بی تناسب نقدینگی در بازار پیش بیاید و استمرار هم پیدا کند طبیعی است که تورم بیش از حالت عادی گسترش پیدا می کند و ضمن تاثیرگذاری بر تولید و مصرف و وارد ساختن شوک به بازار تقاضا بر قدرت خرید نیز به شدت تاثیر می گذارد و بازار اقتصادی را تحت الشعاع قرار می دهد.
درچنین فرایندی است که محدودیت تجاری بوجود می آید و به سادگی نمی توان تورم را مهار کرد و قشر کم در آمد مواجه با بی برنامگی نقدینگی می شوند. به همین لحاظ ضرورت دارد هدفمندی یارانهها را در قالب یک طرح مناسب عرضه و تقاضا برای بازار تعریف کرد که بر تورم اثر نگذارد و اگر هم گذاشت ناچیز باشد.
به طور کلی چه چالشهای دیگری در فرایند ثبیت قیمتها وجود دارد؟
تشدید تورم در قیمت گذاری یکی از چالشهای تثبیت قیمتهاست زیرا وقتی مردم یارانه می گیرند از یک سو شاهد افزایش حجم پول در جامعه هستیم و از سوی دیگر این مساله باعث کاهش نقدینگی دولت می شود و مردم به جای تشویق به سرمایه گذاری به طور مستقیم هزینه می کنند و با افزایش مصارف مواجه می شویم. در واقع وقتی حجم پول و خرید افزایش یابد ارزش پول کاهش می یابد که باعث بی انضباطی مالی می شود و جلوتر که برویم عدالت اجتماعی را هم تحت الشعاع قرار می دهد.
آنچه گفتید چه مضرات دیگری دارد؟
روند اقتصادی که به آن اشاره کردم سیاستهای انبساطی پولی را برای فعالیتهای غیرمولد و کم بازده به وجود می آورد و در چنین شرایطی باید از حساب ذخیره و ارزی برای مصارف غیر زیربنایی استفاده کنیم تا بتوانیم استانداردها و شاخصها را به عدالت اجتماعی نزدیکتر کنیم. در واقع با شکل گیری چنین روندی در نرخ گذاریها تعادل بین عرضه و تقاضا به هم می خورد و چون افزایش دستمزد هم نداریم، قیمتها افزایش پیدا می کند.
تورم در بازار چگونه قابل تحلیل است؟
وقتی بازار از رونق بیفتد خود نوعی تورم است و ما در حالت رکود، طوفان افزایش قیمت را به شکل سونامی داریم که بازار را از دست فعالان اقتصادی خارج می کند. ممکن است تحریم اثر نسبی بر افزایش قیمتها داشته باشد ولی ما کشوری هستیم که به خوبی درخط سیر پیشرفت قرار داریم وممکن است نظام تحریم همچنان دامن گیرکشورما باشد و باید طوری برنامه ریزی کنیم که تحریم فرعی باشد و نباید تحریم را مولفه اصلی تورم دانست.
راهکار شما برای تثبیت قیمتها چیست؟
اول اصلاح الگوی مصرف که نیاز به اطلاعات میدانی دارد و ضروری است که این اطلاعات در پژوهشکدهها و دانشگاهها پیاده و بیشتر از قبل هدفمند شود تا به کمک بازار اقتصادی ما بیاید و خانوادهها که محور اساسی هستند چه شهری و چه روستایی باید بهداشت روانی و اقتصادی و اجتماعی داشته باشند. وقتی نظام عرضه و تقاضا و نظام اقتصادی با نقطه تعادل تعریف شود هم نیازشان برطرف می شود و هم با اقتصاد کشور، همسو می شوند.
آیا پرداخت یارانه با همین شیوه و نرخ مناسب است؟
دولت بهتر است به جای پرداخت یارانه به مردم آموزش بدهد و از طریق دانشگاهها و نهادهای عمومی و حتی شهرداریها فرهنگ سازی کند چون اگر مردم خدمات را ارزان تر بدست بیاورند هزینهها برای مصرف صرف نمی شود و به جای آنکه مثلا یارانه بنزین را مستقیم بگیرند به آنها یاد بدهیم که تاثیر آن را در محیط اطراف خود ببینند.
طبق گفته شما خانواده درجامعه خیلی مهم است. اما وقتی افراد خانواده دارای حقوق ثابت سالیانه هستند و هر روز با شوک افزایش قیمتها روبرو می شوند چطور می توانند بر اقتصاد خانواده خود مدیریت کنند و در واقع قدرت خرید خود را بالا ببرند؟
مدیریت صحیح در خانواده ضروری است. اگر در خانواده پر درآمد مدیریت صحیح نباشد و مقداری از درآمدشان را از دست بدهند شاید آنچنان تاثیری نداشته باشد ولی در خانواده کم درآمد گاهی با مدیریتی غلط، زندگی از هم می پاشد.
علم و هنر استفاده بهینه از امکانات موجود را مدیریت می گویند و اصلاح الگوی مصرف پیامی نبوده است که مقام معظم رهبری برای یک سال شمسی گفته باشند، این رهنمود برای همه سالها به ویژه در مسایل اقتصادی باید در نظر گرفته شود.
روند اصلاح الگوی مصرف خانوار تا چه میزان بر فرایند تثبیت قیمتها تاثیرگذار است؟
بارها به دوستان اشاره داشته ام که باید در بحث آموزش شهروندی و خانوادهها در حوزه اقتصادی و مالی کار کرد. مدیریت خرید و مسافرت و حتی رفتن فرزندان به دانشگاه بر طبق شرایط مالی و اقتصادی خود خانواده صورت می گیرد و انجام این کار به طور مداوم و روزانه ضرورت دارد زیرا سبب می شود درآمد خانواده خوب کنترل شود و جامع باشد. از این رو هرچه درآمد خانواده آسانتر بدست بیاید تندترهزینه می شود و اگرسخت تر به دست آید سخت ترهم هزینه می شود.
برمبنای آنچه اشاره داشتید اصلاح الگوی خرید هم بخشی از برنامه جامع اصلاح الگوی مصرف خانوار است؛ برای رسیدن به یک ثبات اقتصادی پویا در خانوادهها چه راهکاری مناسب است؟
خرید و مصرف کالا باید در شرایط مناسب باشد زیرا بعضی پشت سرهم خرید می کنند، کالاهای تجملی بی مورد می خرند یا احساس خرسندی از خرید خود ندارند. فهرست خرید کالاهای مصرفی اثر روانی دارد و فرد را مجبور می کند از هر طریقی حقوق خود را بالا ببرد. مثلا بعضی خانوادهها هزینه روزانه خود را مکتوب می کنند یا در بعضی شهرستانها آخر هفته به دلیل ورود مسافران و بالا رفتن قیمتها به خرید نمی روند پس با مدیریتی صحیح می توانند به شکل لحظه به لحظه تاثیر تورم را برخانواده خود کارشناسی کنند و درجریان برنامه اقتصادی دولت باشند.
آیا سود بانکی و سپردن سرمایههای مردم به بانکها باعث تورم و افزایش قیمتها نمی شود؟
سود بانکی باعث تورم نیست و به بانکها باید اختیار داد تا مردم را در جریان کارهای تولیدی خود قراردهند. بانکها امنیت مالی برای مردم و دولت هستند و سرمایهها را در کارهای تولیدی به کار می برند حتی وقتی تورم بالاست برای تشویق مردم نرخ سود را افزایش می دهند و چون بانکها در خدمات نمی توانند خیلی شکوفا باشند ضرورت دارد شرکتها و هتلهایی ایجاد کنند و به فعالیتهای اقتصادی وارد شوند و بر طبق اساسنامه بانک مرکزی در چارچوب قانون عمل کنند. لذا تاکید می کنم که بانکها مقصر تورم نیستند چون مردم به آنها اطمینان دارند و با دادن اختیارات بیشتر مانند اوراق سهام یا قرضه می توانند باعث کاهش تورم هم بشوند.
بانکها و مردم با قسمتی از سرمایه خود دست به ساخت و ساز زده اند و طبق آمار500 هزار آپارتمان خالی معادل 350 میلیارد تومان سرمایه راکد مانده است. نظر شما در این مورد چیست ؟
دولت باید یک بسته سیاستی ویژه داشته باشد. مالیات بر آپارتمانهای خالی روش خوبی بود ولی بسته جامعی نبود چون وسط کار رها شد. اینجاست که نقش شهرداریها پررنگ می شود زیرا می توانند برای بانکها تعریف کنند که ساختمان و شرکت شما تمام شد حالا اینقدر زمان دارید که واگذار کنید و سود حاصله را در کار بعدی سرمایه گذاری کنید. درواقع با چنین تمهیدی رکود بازار و سرمایه از بین می رود و گردش مالی ایجاد می شود و ضمن کاهش تورم، افزایش قیمت نخواهیم داشت.
تولید کنندگان وکارخانه داران به علت تخصیص نیافتن یارانه و افزایش قیمت مواد اولیه و نرخ حاملهای انرژی در آستانه ورشکستگی هستند و حتی صنعت کشاورزی ایران به علت مهاجرت کشاورزان به شهرها رو به نابودی است چون معتقدند بودجه برای کشاورزی ندارند و محصولات آنها را ارزان خریداری می کنند. شما فکر نمی کنید اینها باعث تورم و افزایش قیمتها می شود؟
یک سه ضلعی نیاز داریم تا بتوانیم آسیبهایی را که بر تولیدکنندگان وارد می شود برطرف کنیم؛ یکی برنامه، دومی مدیریت بهینه و سومی نظارت بر اجرای کار است. برنامه اساس پیشرفت کشور است و برنامه خوب در هر زمینه باید نقشی دست یافتنی ومنطقی داشته باشد چون دیده شده که بعضی برای اینکه ایدهها و طرحهایشان جذاب بشود آن را آرمانی و بلندپروازانه می کنند که این درست نیست.
چه شرایطی سبب ورشکستگی کارگاههای تولیدی در دولت نهم و دهم شد؟
چون دولت نهم و دهم در اجرای قانون هدفمندی یارانهها که یکی از بندهایش ایجاد پشتوانههای مناسب برای رونق فعالیتهای تولیدی و صنعتی بود نتوانست برنامه اجرایی خوبی را در پیش گیرد از این رو بسیاری از کارگاههای تولیدی رو به ورشکستگی رفتند. هدفمندی یارانهها در این بخش یعنی جلوگیری از حذف بنیه مالی توسعه در بخش تولید و صنعت با هدفمندسازی تخصیص بودجه که البته تفسیر درستی از شیوه رسیدن به این ایده نشد و با ناتوانی در مدیریت بودجه برای ارائه به تولید کنندگان، بخش مهمی از کارخانهها در شرایط نزدیک به ورشکستگی قرار گرفتند.
به واقع تولید کردن در فرهنگ ما از بین رفته است زیرا قبلا روستائیان تمام محصولات و حتی بعضیها لباسهای خود را تولید می کردند اما امروزه از شهر تهیه می کنند و به جای اینکه یک روستا تاثیرگذار باشد تاثیرپذیر شده است. از این رو به فرهنگ بهینه سازی و مدیریت صحیح تاکید بسیارمی کنم. مردم باید یاد بگیرند در وهله اول تولید کننده باشند و بعد مصرف کنند. در واقع پول خوب در بیاورند تا بتوانند خوب خرج کنند آن هم به گونه ای که مقداری از آن به عنوان سرمایه آینده پس انداز شود.
جامعه ایران رو به سالمندی می رود از این رو در سالهای آینده برای پرداختن حقوق بازنشستگان چه تدابیری باید اندیشید تا تورم بیشتر نشود؟
سازمانهای اقتصادی و مالی باید کاملا اقتصادی باشند و دنبال کار دیگری نروند. ما احتیاج به سیاست اقتصادی داریم نه اقتصاد سیاسی. جمعیت بازنشستگان در حال افزایش است و باید قبول کنیم زمانی جامعه به سوی تولید نسل می رود که به شکوفایی اقتصادی رسیده باشیم و زوجهای جوان بدانند از نظرمصرف و تولید و هزینه می توانند بر خانواده خود مدیریت کنند.
آیا اصلاح بورس تاثیری برتثبیت قیمتها دارد؟
قطعا تاثیر دارد؛ بورس یک فعالیت اقتصادی سالم است و شکوفایی جدی به همراه دارد و غالبا در 3 دهه اخیر بورس پیشرفت خوبی در کشور ما داشته است. مردم باید تشویق به سرمایه گذاری در بورس شوند ولی نگرانی من از بورس این است که در عین فرهنگ سازی نیاز به آموزشهای روز است که اگر مردم در آموزشهای اجتماعی و اقتصادی روز قرار بگیرند قطعا بورس محیط خوبی برای اقتصاد کشور به وجود می آورد و باعث کاهش تورم و تثبیت قیمتها می شود.
بعضی از اقتصاددانان معتقدند که به تثبیت مطلق قیمتها نباید فکر کنیم فقط باید پیش بینی افزایش قیمتها و برنامه ریزی برای عوامل اقتصادی تحقق پذیرد. شما موافقید؟
هیچ جای دنیا تثبیت مطلق قیمتها وجود ندارد اگرهم باشد کوتاه مدت یا در مورد بعضی از کالاها است؛ بنابراین بهتر است کنترل قیمت را جایگزین تثبیت قیمت کنیم زیرا اگر کنترل باشد بازار قابل پیش بینی می شود و کنترل فعالیت اقتصادی با کیفیت خوب انجام می شود.
آخرین سوال ما برمی گردد به مردمی که به این باور رسیده اند که با کنترل تورم و تثبیت قیمتها مهمترین گام تحول اقتصادی برداشته می شود. آیا این باور درست است؟
همه علاقه داریم ضمن داشتن رفاه، آینده اقتصادی مناسب داشته باشیم. برای تحقق چنین هدفی مردم باید سرمایه خود را به بانک و بورس انتقال دهند و ازطریق بانکها یا بورس سرمایه گذاری کنند و بازار سرمایه هم شفافیت را برای مردم ایجاد کند و وقتی بانک و بورس و نظام اقتصادی خوب عمل کنند کنترل تورم و تثبیت قیمتها آسان می شود.
به واقع نگرانی مردم وقتی برطرف می شود که بسته اقتصادی و سیاسی دقیق و مشخص باشد و رویکرد شکوفایی اقتصادی با عملکرد خوب داشته باشیم و این باور را برای مردم نهادینه کنیم که برنامه دولت برای کنترل تورم وهمچنین تثبیت قیمتها از طریق همان مکانیزم کنترل،جدی است که باعث تحول اقتصادی هم می شود و این باور خوبی است که البته ذیل آن 3 ضلعی که عرض کردم محقق می شود.
تثبیت قیمتها یا همان کنترل نبض بازار با اجرای راهکارهای نظارتی از طرحهای راهبردی کشورهای مختلف از جمله ایران برای ثبات اقتصادی است. البته اگر بخواهیم به یک ثبات قیمتی بادوام دست یابیم باید همگی شاخصهای اقتصادی در یک وضعیت میانی استاندارد قرار داشته باشند.
این جمله بدین معناست که اگر به لحاظ تولید ناخالص ملی در وضعیتی رو به جلو قرار داشته باشیم اما یک نظام تحریمی نیز در همان وضعیت کشور را تهدید کند با یک موقعیت ویژه و خاص اقتصادی روبرو خواهیم شد.
به واقع اگرچه بنیانهای تولیدی ما و وضع درآمدی حاصل از آن، شاخص رشد اقتصادی را نشان می دهد و می تواند ارزش واحد پول ملی را در مناسبات اقتصادی بین المللی افزایش دهد اما به دلیل سایه تحریمها گاه همه ظرفیتهای فروش کالا و نیز همه عرصههای ارائه خدمات در جهان را برای مقطعی نامشخص از دست می دهیم.
آنچه اشاره شد یکی از پایههای نظری شکل گیری ایده هدفمندسازی یارانهها بود. به واقع تلاش شد تا با اجرای این طرح راهبردی پایههای مقاومتی اقتصاد کشور را در مقابله با نظام تحریم تقویت کنیم. همین رویکرد البته با اجرای نه چندان منطقی بندهایی از این قانون اقتصادی و گستردگی شبکه تحریمها ضد ایران در دوران دولت دهم سبب شد تا ارزش واحد پول ملی در این دوران به پایین ترین سطح خود برسد. به دلیل همین مسائل بود که رهبری معظم انقلاب در فرازهایی از پیامهای نوروزی چند سال اخیر به مساله مهم اقتصاد به عنوان دغدغه اصلی کشور اشاره داشتند.
همین جهت گیری هوشمندانه و خط دهی به مدیران اقتصادی کشور سبب شکل گیری یکی دیگر از الگوهای اقتصادی همسو با شرایط خاص کشور شد و از دل تدابیر معظم له راهبرد اقتصاد مقاومتی به عنوان خط مشی اصلی برنامههای دولت تدبیر و امید ابلاغ شد. اکنون با توجه به توافق هسته ای این امید در جامعه زنده شده است که شاخص درصدی تورم به زیر 10 درصد برسد و با لغو کامل تحریمها و اجرای هوشمندانه مرحله دوم هدفمندی یارانهها اقتصاد ایران جهشی مناسب را پیدا کند. رسیدن به چنین هدفی در پرتو تعامل مناسب مدیران برای اجرای طرحهای راهبردی اقتصادی و نیز صبر، گذشت و همدلی مردم در این مسیر سخت امکان پذیر است و مدیریت اقتصاد خانوادهها نقش مهمی در تحقق این هدف دارد.
همین شرایط سبب شد تا به گفت و گو با سید محسن طباطبایی مزدآبادی استاد دانشگاه، نایب رئیس و دبیر انجمن علمی اقتصاد شهری ایران و رئیس دپارتمان اقتصاد شهری مجمع شهرداران آسیایی بپردازیم. علت انتخاب وی برای این گفت وگو فعالیتهای انجمن علمی اقتصاد شهری در ارزیابی ظرفیتهای دانشگاهی و کارگاهی علم اقتصاد در بهره وری دانش عمومی نسبت به فراز و نشیبهای بازار مالی و همچنین نقش آفرینی پژوهشی این انجمن در ایجاد کانالهای ارتباطی با نخبگان علوم اقتصادی ایران است. همین فعالیتها سبب شد تا رئیس جمهوری اواخر سال گذشته در جشنواره تجلیل از پژوهشگران وفناوران برترکشور از این انجمن به سبب تعهد، مسئولیت پذیری و خلق آثار ارزنده علمی و پژوهشی قدردانی کند. در گفت وگو با استاد دانشگاه علامه طباطبایی شرایط امروز اقتصاد ایران و تاثیرات فضای پساتحریم بر اقتصاد بویژه در حوزه خانوادهها و نقش انها در شرایط کنونی بررسی شده است.
منبع : روزنامه تجارت
کد خبر: ۱۷۴۶۹
تاریخ انتشار: 94/04/30