تابآوری شهری و جبر جغرافیایی زلزله
زلزله اگرچه یک مخاطره طبیعی است اما ابعاد و آثار پیشینی و پسینی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارد. اگرچه منشأ زلزله در اعماق زمین بوده و به خاطر گریز از پیشبینی پذیری دقیق، یکی از مسائل حل نشده علوم زمین است اما مدیریت آن بر روی زمین انجام میگیرد و کاهش آثار و تبعات آن جنبه کاملاً انسانی و مدیریتی دارد. مدیران باید بدانند که هزینه پیشگیری از حادثه بسیار کمتر از زیانهای وارد شده بر اثر آن است. حوادثی مانند زلزله طبیعی هستند اما تبدیل حادثه به فاجعه ناشی از رفتار انسانی و مدیریتی است. زلزله یک واقعیت جغرافیایی و به عبارتی یک جبر جغرافیایی است که مناطقی از جهان مانند کمربند حاشیه اقیانوس آرام که 80درصد زلزلههای جهان درآنجا حادث میشود را در یک مخاطره دائمی قرار میدهد. اما حدود 15درصد زلزلههای دنیا در کمربند لرزه خیز آلپ – هیمالیا رخ میدهد که کشور ما نیز بر روی این کمربند واقع شده و بنابراین مستعد وقوع زلزلههای مهیب است. به طور متوسط هر سال یک زلزله 6 ریشتری و هر 10 سال یک زلزله به بزرگی 7 ریشتر در کشور رخ میدهد و بر پایه آمارهای رسمی در 25 سال گذشته 6 درصد تلفات جانی کشور ناشی از زلزله بوده است. با این اوصاف زلزله پدیده گریزناپذیر
و همیشه حاضر در پهنه جغرافیایی کشور است و نمیتوان آن را نادیده گرفت
و یا نسبت به آن بی تفاوت بود بلکه باید برای مدیریت پیش از بحران، حین بحران و پس از بحران برنامهریزی و اقدام کرد. چگونگی وقوع بلایای طبیعی در اختیار ما نیست اما پاسخ به بلایای طبیعی در حیطه قدرت و توان ماست و راهبردهای مدیریتی است که میزان خسارات اجتماعی و اقتصادی یک بلیه طبیعی مانند زلزله را تعیین میکند. باید به قوانین طبیعت احترام گذاشت و قواعد آن را رعایت کرد.
بشر به کمک علم مدرن امروز علت و سازوکار رخداد همه حوادث طبیعی را میداند و ابعاد آنها را تحلیل کرده است بنابراین نمی توان به ساخت و ساز بی رویه و بدون اصول بر حریم گسلها و مناطق لرزه خیز و مناطق مستعد سایر مخاطرات محیطی مبادرت ورزید اما منتظر واکنش طبیعت نبود. مدتهاست که مدیران، تصمیمسازان و سیاستگذاران کشورهای جهان برای مقابله با چنین بلایایی چاره اندیشی میکنند و در پی استحکام زیرساختها و مقاوم سازی شهرها و روستاهای خود هستند. سال 2005 کشورهای عضو سازمان ملل چارچوب اجرایی هیوگو را برای کاهش مخاطرات طبیعی امضا کردند. این چارچوب به صورت جامع نقش دولتها و سازمانهای ملی و بینالمللی، اجتماعات داوطلب، بخش خصوصی، دانشگاهها و مراکز آکادمیک را در تلاش برای تاب آور ساختن شهرها به وضوح مشخص میکند. ارتقای تاب آوری شهرها امری است که در دستور کار قرار گرفته است و این درسی است که کشورهای پیشرفته از مخاطرات محیطی میگیرند. سونامی 10 متری مارس 2011 در فوکوشیما که طی آن بیش از 9 هزار نفر کشته شد و ژاپن چند متر به سمت شرق جابه جا شد و در حال تبدیل شدن به یک فاجعه انسانی و زیست محیطی بود، برای ژاپن به ایدهپردازی در مورد شهرهایی مقاوم ختم شد که طرحهای اولیه آنها در خلیج توکیو طراحی شده است و قرار است شهرهایی را بسازند که 10 ریشتر زلزله را تحمل کنند.
امروز زلزلهای مرگبار و تأسفبار در غرب کشور رخ داد که خسارات جانی و مالی فراوانی را به بار آورده است. این موضوع که چه تمهیداتی باید به لحاظ برنامهریزی شهری و شهرسازی و احیای بافتهای نامقاوم شهری بیندیشیم که عمق خسارات و فجایع را کم کنیم و کجاها در تجهیز و مقاومسازی پهنههای شهری و روستایی کوتاهی کردهایم به قوت خود باقی است و جای بحث فراوان دارد. آنچه که هم اکنون حائز اهمیت است، مدیریت پس از بحران و عکسالعمل سریع به حادثه است. شهرها و روستاهای فراوانی در غرب کشور هم اکنون با پس لرزه، سرما، آوار، اختلال در زیرساختها و... دست به گریبان هستند. انتقال مجروحان؛ آواربرداری و امداد و نجات و بخصوص تخلیه مناطق آسیب دیده از جمعیت و انتقال آنها به جاهای امن چیزی است که هم اکنون باید با عزمی ملی و بسیج همه منابع انجام شود.
منبع : روزنامه ایران
تاریخ انتشار : 1396/08/23
شماره خبر : 208014