ریشههای تاریخی حاشیهنشینی در ایران
حاشیهنشینی عبارتی است که این روزها در فضای رسانهای و سیاسی کشور بهشدت مورد توجه قرار گرفته است.
چندی پیش بود که وزیر کشور با حضور در صحن علنی مجلس آمارهای قابل تاملی درباره رشد آسیبهای اجتماعی ارائه کرد. یکی از آمارهای ویژه رحمانیفضلی در جلسه اخیر درخصوص رشد حاشیهنشینی بود. وی گفت: «امروز حدود 11 میلیون نفر حاشیهنشین در کشور وجود دارد.» آنچه در این بین کاملا مشخص است اینکه حاشیهنشینی به یک چالش و معضل جدی در کشور تبدیل شده که خود بسترساز ظهور و بروز دیگر آسیبها و بزهکاریها نیز شده است. در این میان باید دقت نظر داشت که این معضل یک شبه پدید نیامده است؛ بلکه ریشه در سیاستهای تمرکزگرایانه در دهه 40 و 50 دارد. برنامههای پهلوی دوم در سالهای 40 تا 57 موجب تضعیف گسترده روستاها شد. سیاستهایی همچون اصلاحات ارضی، توسعه صنایع بزرگ در شهرها و رشد سرمایهداری سبب مهاجرتهای گسترده از روستاها به سطح شهرها و در نهایت رشد زاغهنشینی و حاشیهنشینی در کنار رشد و توسعه شهری آغاز شد. اگر بخواهیم مروری آماری در این زمینه داشته باشیم باید عنوان کنیم در سال 1335 کلانشهر تهران تنها 5/1 میلیون جمعیت شهری داشته اما در سال 1345 این رقم به بیش لز 5/2 میلیون نفر افزایش یافته است. در سال 1356 یعنی یک سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز این جمعیت به 5/4 میلیون نفر رسیده است. این رشد گسترده جمعیت شهرنشینی در ایران و بهویژه در تهران توام با سیاستهای ضد توسعهای در روستاها بوده است. متاسفانه در این دوره بیش از هزار روستا تخریب یا فاقد سکنه شدند و به دلیل فقدان برنامههای توسعهای جامع و عدالتمحور درآمدها به سمت شهرهای بزرگ و بهویژه پایتخت سرازیر میشود. با پیروزی انقلاب اسلامی هرچند نهضت توسعه و عمران در آبادیها آغاز شد اما روند کلی تمرکزگرایی همچنان ادامه داشت و عملا مهاجرت روستا به شهر مسیر گذشته خود را طی میکرد؛ به نحوی که طی سالهای ۷۵ تا ۸۵ بیش از دومیلیون نفر از روستا به شهر مهاجرت کرده و در سالهای ۸۵ تا ۹۰ نیز این حجم از مهاجرت به حدود ۷۵۰ هزار نفر رسیده است. از این رو است که میتوان گفت معضل حاشیهنشینی و رشد آن یک آسیب با قدمت چندین دههای است که نه یک باره پدید آمده است و نه یک باره میتوان آن را ریشهکن کرد. در شرایط فعلی نیز باید برنامه جامع و مدونی با در نظر گرفتن تمامی عوامل تاثیرگذار در رشد و تشدید حاشیهنشینی در نظر گرفته شود. متاسفانه یکی از مهمترین مولفهها در ایجاد و گسترش مناطق حاشیهای در کنار کلانشهرها ابعاد اقتصادی است اما غالبا به جنبههای فرهنگی یا اجتماعی حاشیههای شهری توجه بیشتری میشود؛ در حالی که در گام نخست حل این معضل نیازمند راهکاری اقتصادی است.
نویسنده : سیدمحسن طباطباییمزدآبادی
منبع : روزنامه فرهیختگان
تاریخ انتشار : 1395/03/23
شماره خبر : 13/78777