دکتر سیدمحسن <span>طباطبایی</span> مزدآبادی

پایگاه اطلاع‌رسانی

دکتر سیدمحسن طباطبایی مزدآبادی

درباره حکمروایی خوب شهری درباره حکمروایی خوب شهری

درباره حکمروایی خوب شهری

۱۰:۵۱ - ۱۳۹۵/۱۰/۱
یادداشت
شماره خبر: ۳۷۹۶۳

بحث حکمروایی را بانک جهانی در اواخر دهه 1980 میلادی به‌عنوان راهکاری برای چالش‌های مدیریتی در سطح کشورها مطرح کرد و دامنه آن به سطوح خردتر یعنی شهرها نیز کشیده شد. حکمروایی شهری عبارت است از مجموع روش‌های برنامه‌ریزی و مدیریت عمومی شهر از سوی افراد، نهادهای عمومی و نهادهای خصوصی و نیز فرآیند مستمری است که از آن طریق، منافع متضاد یا متعارض با یکدیگر همراه شده و زمینه همکاری و کنش متقابل فراهم می‌آید. در الگوی حکمروایی خوب شهری ارتباط متقابل عواملی چون شهروندان، مدیران محلی، حکومت ملی، سازمان‌های مردم‌نهاد، نهادهای مدنی، گروه‌های ذی‌نفع و ذی‌نفوذ، بخش خصوصی بدنه علمی و دانشگاهی با یکدیگر، جوامع شهری را قادر می‌‌کند به وفاق رسیده، قوانین را صورت‌بندی، تکمیل و اجرا کنند و مقررات شهری را با قوانین انطباق داده و اجرایی کنند و به‌گونه‌ای شفاف، شهر را به لحاظ عدالت اجتماعی، رفاه شهروندی و حفظ محیط‌زیست اداره کنند. حکمروایی خوب شهری به‌طور کلی به معنای فهم و درک متغیرها و عناصر مهم زندگی شهری از جمله رفاه شهروندان، توانمندسازی شهروندان جهت دستیابی به مزایا و حقوق شهروندی و پاسداشت این اصل اساسی است که نمی‌توان هیچ شهروندی را از دسترسی به ضروریات زندگی شهری مانند بهداشت، محیط‌زیست، آموزش و پرورش، امنیت مالکیت، آب و تغذیه مناسب، اشتغال و امنیت عمومی محروم کرد. الگوی حکمروایی خوب شهری امروزه در بسیاری از کشورها و شهرهای جهان به‌کار گرفته می‌شود. ناگفته پیداست که حکمروایی شهری ابعاد و اضلاع مختلفی دارد که شهرهای مختلف در چندین بعد مشخص سرمایه‌گذاری کرده و برنامه حکمروایی شهری را پیش می‌برند. بررسی تجارب کشورهای مختلف در این زمینه حاکی از آن است که گونه‌های مختلف و با خصوصیات متفاوتی از الگوی حکمروایی شهری وجود دارد. در کشورهای توسعه‌یافته نیز الگوی یکسانی به‌ چشم نمی‌خورد. در ایالات متحده ویژگی برنامه‌ریزی آمریکایی محدودیت در قدرت تصمیم‌گیری است، بنابراین تایید طرح‌ها و مقررات روندی قانونی است که برعهده نهادهای قانونگذار و منتخب مردم یعنی شوراها و اجرای مقررات شهرسازی برعهده اداره شهرسازی دولت محلی است. شهرداری‌ها که بیشتر متشکل از شهردار و شورای شهر هستند با رای مستقیم مردم انتخاب می‌شوند و میزان تابعیت آنها از قوانین فدرال و قوانین ایالتی معین است. در نظام مدیریت شهری آمریکا، شوراها بسیار اهمیت دارند. عناوین ارگان‌هایی که در مورد مسائل مربوط به برنامه‌ریزی و منطقه بندی صاحب اختیار هستند در هر ایالت ممکن است با دیگری متفاوت باشد. همه اینها معمولا توسط نهاد قانونگذار محلی نظیر شورا شهر، شورای شهرک، انجمن شهر، هیات ناحیه‌ای یا هیات ناظران عالی ایجاد می‌شوند و می‌توانند اندازه‌های متفاوت داشته باشند، اعضایشان انتصابی یا انتخابی باشند و طول دوره خدمت افراد نیز در آنها متفاوت باشد. قانون ایالتی و اساسنامه‌ شهرداری نقش و مسئولیت آنها را تعیین می‌کند. در ایالات متحده حکمروایی خوب شهری عمدتا با محوریت موضوع مشارکت اجتماعی صورت گرفته است که برای مثال می‌توان به طرح ایجاد دپارتمان محله‌ای شهر سیاتل اشاره کرد. هدف صریح این طرح، ایجاد فضا و بستری برای مشارکت مردم و ارتباط آنها با مقامات محلی شهر سیاتل بود؛ بنابراین رئیس این دپارتمان نه یک برنامه‌ریز حرفه‌ای بلکه یک سازمان‌دهنده اجتماعی بود. از طریق این طرح و سازوکاری که تدوین کرده بود، محلات شهری به مدار حکمروایی شهری فراخوانده شدند و صدای آنها در فرآیند بودجه‌ریزی و اختصاص بودجه به پروژه‌های محله‌ای شنیده شد.

نویسنده : دکتر سید محسن طباطبایی مزدآبادی

منبع : روزنامه فرهیختگان

تاریخ انتشار : 1395/09/28

آیا مایل به اطلاع از مطالب جدید هستید؟