نسبت درختان با فروکش کردن خشم شهری
بر اساس پژوهشهای انجام شده محیط فیزیکی و بافت شهری می تواند در وضعیت روحی – روانی شهروندان نقش داشته باشد و مقدار فضای سبز و تعداد درختان یک شهر می توانند با سلامت روان شهروندان و ارتکاب به رفتارهای نوع دوستانه و یا پرخاشگری رابطه مستقیم داشته باشند.
خستگی روحی–روانی می تواند موجب بروز و طغیان خشم، پرخاشگری و خشونت شود. بنابراین اگر این فرض درست باشد قرار گرفتن در معرض طبیعت باید از طریق کاهش خستگی ذهنی، پرخاشگری و خشونت را کاهش دهد. در یک پژوهش برای بررسی این موضوع 145 شهروند در دو گروه با هم مقایسه شدند گروه اول افرادی بودند که که در اطراف محل سکونت آنها درخت و فضای سبز بود و گروه دوم از این فضا محروم بودند. نتایج پژوهش نشان داد افرادی که در اطراف خانه آنها فضای سبز و درخت وجود نداشت نسبت به گروه همتا پرخاشگری و خشونت بیشتری را نشان می دانند علاوه براین ساکنین این ساختمان ها از نظر ذهنی و روانی بیشتر خسته و آزرده بودند.
کاپلان (1995) معتقد است که زندگی در شهر به دلایل زیادی مانند تحریکات محیطی، ترافیک، شلوغی، صدای بوق، آژیر و تغییرات کاربری سریع، می تواند منبع استرس برای شهروندان باشد که در نهایت موجب رفتارهای تکانشگرانه، پرخاشگری و خشونت شهری می شوند. بر همین اساس کاپلان پیشنهاد می کند که دولتمردان و شهرسازان سعی کنند به گونه ای برنامه ریزی کند تا برای کاستن از حجم پرخاشگری، شهروندان مداماً در معرض درختان متنوع و فضای سبز های خلاقانه قرار بگیرند.
در همین راستا نتیجه مطالعات فراوانی نشان می دهد که تماس نزدیک و ارتباط با طبیعت می تواند ازنظر روحی مبتلایان به بیماری های مزمنی مانند سرطان را تقویت کند و یا بودن گلدان های آپارتمانی در محیط کار می تواند تا حدودی از خستگی روزانه و فرسودگی شغلی بکاهد.
یکی دیگر از شواهدی که این ادعا را تایید می کند پژوهش هایی است که در مناطق محروم شهری انجام شده است. میزان فضای سبز و سرانه پارکها در این محیطها کمتر از نقاط بالا شهری می باشد و میزان بزهکاری، پرخاشکری و تجاوز به حقوق دیگران در این مناطق بالاتر و بیشتر است هرچند که علاوه بر فضای سبز عواملی دیگری مانند سطح اقتصادی و فرهنگی می توانند در این مسئله نقش داشته باشند.
معمولا قدم زدن موجب تلطیف روحی، آرامش و تصمیم گیری درست می گردد و فضای سبز و پارک بستری برای قدم زدن فراهم می کند به عبارتی فضای سبز و فضای تفریحی بیشتر به عنوان یک پشتیبان برای انتخاب راهبردهای درست عمل می کنند تا بجای خشونت و تجاوز راهبردهای ملایم تر برای حل مشکلات انتخاب شود. بنابراین برای اکثریت کسانی که در محلات قدیمی ، مکانهای شلوغ و محلات کم امکانات زندگی می کنند و در محیط روزمره زندگی خود فضای سبز کمتری را در اختیار دارند، بیشتر ممکن است دچار خستگی روحی- روانی شوند و برای حل مسایل از راهکارهای خشن تری استفاده کنند، در حالیکه شهروندانی که از امکانات و سرانه فضای سبز بیشتری برخوردارند برای حل مشکلات از راهکارهای ملایم تر، انسان دوستانه و جامعه پسند تری استفاده می کنند.
همچنین نتیجه برخی پژوهش ها نشان می دهد مادرانی که در اطراف محل سکونتشان فضای سبز و درختان بیشتری وجود دارد برای تربیت فرزندان خود از روش های تربیتی دوستانه تری استفاده می کنند و اگر فرزندان آنها دچار خطایی بشوند برای تنبیه آنها کمتر از تنبیه بدنی خشن استفاده می کنند و همچنین این مادران استرس کمتری را تجربه می کنند، در حل مشکلات شغلی و خانوادگی بیشتر از مذاکره استفاده می کنند هرچند که خود متوجه این رابطه واسطه ای ( ارتباط بین فضای سبز، وجود درختان و پارک اطراف محل سکونت با رفتار شخصی، خانوادگی و اجتماعی) نمی شوند.
اکثریت شهروندان معمولا محله و خانه ای را برای سکونت انتخاب می کنند که متناسب با وضعیت اقتصادی آنها باشد و مکانی را که انتخاب می کنند ممکن است از نظر فضای سبز غنی نباشد بنابراین با توجه به نقش تعدیل کننده و میانجی گرانه فضای سبز و تعداد درختان در بروز رفتارهای اجتماعی، پرخاشگری و خشونت شهری، پیشنهاد می گردد مدیران شهری این مهم را به عنوان یک ارزش در اولویت برنامه ریزی های خود قرار دهند و با اقدامات پایه ای و اولیه مانند، اختصاص گلدان های آپارتمانی رایگان در اختیار شهروندان، ایجاد فضا های سبز در محلات، ایجاد مینی پارکها و اقدامات مشابه از بروز بسیاری از رفتارها و بزهکاری ها، پیشگیری لازم را بعمل آورند.
منبع : خبرگزاری ایلنا
تاریخ انتشار : 1395/12/07
شماره خبر : 463360