دکتر سیدمحسن <span>طباطبایی</span> مزدآبادی

پایگاه اطلاع‌رسانی

دکتر سیدمحسن طباطبایی مزدآبادی

سیدمحسن طباطبایی مزدآبادی سیدمحسن طباطبایی مزدآبادی

نقش هوش اقتصادی در رفع آلودگی هوای کلان‌شهرها

۰۰:۰۰ - ۱۴۰۴/۹/۱۷
یادداشت
شماره خبر: -۴۲۴۱۴۲۴

سید محسن طباطبایی مزدآبادی؛دبیر کل انجمن علمی اقتصاد شهری ایران

آلودگی هوا امروز تنها یک مسئله زیست‌محیطی نیست؛ به مسأله‌ای اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی تبدیل شده است. کلان‌شهرها هر روز هزینه‌های سنگینی بابت بیماری‌ها، کاهش بهره‌وری، فرسایش زیرساخت‌ها و افت کیفیت زندگی پرداخت می‌کنند. در چنین شرایطی، «هوش اقتصادی» وقتی با «تفکر ناب» و «تحول دیجیتال» ترکیب می‌شود، قادر است شهرها را از چرخه معیوب آلودگی نجات دهد و تصمیم‌گیری مدیران را از حالت واکنشی، به پیش‌بینی‌محور و ارزش‌آفرین تبدیل کند. در رویکرد ناب، اصل بر حذف اتلاف‌ها و تمرکز بر ارزش واقعی است؛ یعنی همه اقداماتی که به هوای پاک منجر نمی‌شوند کنار گذاشته می‌شوند و تصمیم‌سازی به‌سمت اقداماتی می‌رود که بیشترین بازده را با کمترین هزینه ایجاد می‌کنند. این دقیقاً نقطه‌ای است که هوش اقتصادی وارد می‌شود. هوش اقتصادی می‌تواند حجم عظیمی از داده‌های محیطی، ترافیکی، حمل‌ونقل، اقتصادی، سلامت و رفتار شهروندان را کنار هم قرار دهد و با تحلیل آن‌ها به مدیران بگوید کدام مداخله کم‌هزینه‌ترین و پربازده‌ترین راه کاهش آلودگی است. در کشورهای پیشرو، نقش این هوشمندی به‌خوبی دیده می‌شود. برای مثال، هلند با تحلیل هزینه‌–فایده پروژه‌ها توانست نشان دهد که افزایش هر یک درصد سهم دوچرخه‌سواری در شهرهای بزرگ، سالانه ۲۴۰ میلیون یورو صرفه‌جویی در هزینه‌های سلامت و انرژی ایجاد می‌کند. همین داده‌محوری باعث شد سهم دوچرخه در رفت‌وآمد روزانه در آمستردام و لاهه به ۵۰ درصد برسد. این فرآیند ناب بود، چون مبتنی بر حذف اتلاف‌های انرژی و کاهش هزینه‌های بلندمدت انجام شد. در دانمارک، شهر کپنهاگ با استفاده از پلتفرم‌های هوش اقتصادی، داده‌های مصرف انرژی ساختمان‌ها، جریان باد، تراکم خودروها و زمان اوج آلودگی را با هم ترکیب کرد. خروجی آن نشان داد که تنها با بهینه‌سازی مصرف انرژی ساختمان‌های اداری، می‌توان ۸ درصد از انتشار آلاینده‌های شهری را کاهش داد. این نتایج بدون اتلاف منابع، به‌صورت نقطه‌زنی و دقیق اجرا شد. یعنی همان منطق ناب. در کشورهای شرق آسیا، ژاپن پیشرو استفاده از داده‌های اقتصادی برای سیاست‌گذاری محیط‌زیستی است. برای نمونه، توکیو با مدل‌های هوش اقتصادی توانست محاسبه کند که نصب سنسورهای هوشمند روی خودروها و اتوبوس‌های شهری چه مقدار به کاهش ریزگردها کمک می‌کند. نتیجه این بود که با اجرای این طرح، میزان PM2.5 بین ۲۰ تا ۲۵ درصد کاهش یافت. نکته مهم اینکه این اقدامات در چارچوب مدیریت ناب انجام شد: یعنی تمرکز بر گلوگاه‌ها و جلوگیری از انحراف منابع به سمت پروژه‌هایی که ظاهر شیک دارند ولی بازده زیست‌محیطی پایین. در کشورهای صنعتی مانند آلمان نیز ترکیب هوش اقتصادی و تفکر ناب یک مدل موفق ساخته است. تحلیل‌های اقتصادی مشخص کرد که محدود کردن تردد خودروهای دیزلی در مناطق مرکزی برلین، سالانه ۱.۲ میلیارد یورو کاهش هزینه‌های مرتبط با آلودگی ایجاد می‌کند. تصمیم‌گیران به‌جای اقدامات کلیشه‌ای و پرهزینه، روی همین گلوگاه اصلی تمرکز کردند؛ این یعنی اجرای ناب برای بیشترین بازده. حال اگر این تجربه‌ها را به کلان‌شهرهای کشور خودمان تعمیم دهیم، هوش اقتصادی می‌تواند با تحلیل داده‌ها به ما بگوید: آلودگی بیشتر از بخش حمل‌ونقل می‌آید یا از صنایع پیرامونی؟ آیا سرمایه‌گذاری روی فیلتر صنعتی به‌صرفه‌تر است یا توسعه حمل‌ونقل عمومی؟ تعطیلی مدارس واقعاً آلودگی را کاهش می‌دهد یا تنها یک هزینه اجتماعی بدون اثر است؟ کدام خیابان‌ها و ساعات، بیشترین سهم را در تولید PM2.5 دارند و چگونه باید مداخله کرد؟ این نوع تصمیم‌سازی، شهر را از حالت آزمون‌وخطا خارج می‌کند و منابع محدود در نقاطی خرج می‌شوند که بیشترین بازده دارند. اصل ناب همین است: تشخیص نقطه گلوگاه و حمله دقیق به همان نقطه. در یک مدل تکاملی، وقتی هوش اقتصادی با تحول دیجیتال ترکیب می‌شود، شهر تبدیل به یک موجود زنده می‌شود: سنسورها داده می‌دهند، پلتفرم تحلیل می‌کند، سیستم‌های هوشمند اقدام اصلاحی پیشنهاد می‌کنند و مدیریت شهری هم تصمیم‌گیری سریع، کم‌هزینه و مؤثر انجام می‌دهد. در چنین چرخه‌ای، آلودگی هوا نه با شعار بلکه با «محاسبه» و «ارزش‌آفرینی» کنترل می‌شود.

تهران آنلاین

آیا مایل به اطلاع از مطالب جدید هستید؟