همافزایی انجمنهای علمی در اجرایی کردن طرح سازمان نظام مدیریت
کارآمدی از جمله مفاهیم مطرح در علم مدیریت، اقتصاد و سیاست است. کشور به مدیران کارآمد، جهادی و خدمتگزار نیاز دارد. کارآمدی مدیران باید سبب ادراک در مردم و کسب رضایت در آنها شود. حضرت آیتالله خامنهای، اصل کارآمدی را باعث مشروعیت نظام اسلامی میدانند: «مشروعیت همه ما بسته به انجام وظیفه و کارایی در انجام وظیفه است. بنده روی این اصرار و تکیه دارم که بر روی کاراییها و کارآمدی مسئولان طبق همان ضوابطی که قوانین ما متخذ از شرع و قانون اساسی است، بایست تکیه شود. هرجا کارآمدی نباشد، مشروعیت از بین خواهد رفت.» در واقع مدیریت باید ریشه الهی و اخلاقی داشته باشد تا کارآمد باشد.
خدمترسانی به مردم، روحیه جهادی، روحیه تلاش برای حل مسائل و مشکلات کشور و مردم، صداقت و مسئولیتپذیری، از اصلیترین شاخصهای کارآمدی مدیران میباشند. جهت انتخاب و انتصاب مدیران با تعیین درجه کارآمدی آنها، قطعاً نیاز به الگوواره جدیدی با تشکیلات و نظامی منسجم میباشد که بهدرستی، با شفافیت، دقت و صداقت، سطوح دانشی- رفتاری- مهارتی مدیران را اندازهگیری و ارزشیابی کند تا مدیران در پست مناسب منصوب شوند.
اهميت و ضرورت مدیریت در سازمانها بهویژه دستگاههای دولتی کشور از آنجا ناشي ميشود که در طراحي سازمانها، همواره ضعفها، چالشها و نارساييهاي وجود دارد و مدیر به عنوان عاملی قوي و اطمينانبخش خصوصاً در محيط متغير و پیچیده کنونی با وجود تغييرات سريع و ناپایدار، میتواند در حفظ ثبات سازمان، نقش اساسي و کلیدی داشته باشد. در واقع برای حل مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیستمحیطی کشور، مهمترین عامل مدیریت صحیح و کارآمد در تمامی زمینههاست. فساد اداری، رانتخواری، کمکاری، عدمبهرهوری و ... ریشه در مدیریت غلط دارد. مدیریت در دستگاههای دولتی به واسطه ویژگیهای خاص آن سخت و دشوار است و بنابراین دانش، مهارت، توانایی و شایستگیهای مدیریتی ویژهای نیز میطلبد. اندازه سازمانهای دولتی، بزرگ و با توجه به لایههای بوروکراسی، پیادهسازی تغییرات در این سازمانها، سالها زمان میبرد که این میتواند موجب سرخوردگی مدیران آیندهنگر شود. بودجه در این سازمانها از قبل تعیین میشود و با عنایت به سطوح کنترلی متعدد در سازمان، انبساط و تورم نیروی انسانی وجود دارد؛ لذا با وجود این مشکلات، پرداختن به موضوع انتصاب مدیران شایسته با استفاده از مدلهای بهروز جهانی و براساس شایستگیهای مهندسی شده، امری ضروری است.
با توجه به اینکه حرفه، علم و هنر مدیریت به این اندازه مهم و ضروری است، نیاز به سازمانی برای ارزشیابی و تأیید صلاحیت حرفهای مدیران برای تصدی پستهای مدیریتی وجود دارد. نیاز به وجود سازمان نظام مدیریت همانند سازمان نظام پزشکی، سازمان نظام روانشناسی، سازمان نظام مهندسی، کانون وکلا وجود دارد که ورود و عضویت در هر کدام از این سازمانها، نیازمند اخذ قبولی در آزمون ورودی و در واقع کسب تأییدیه صلاحیت حرفهای است. در حقیقت با توجه به اصل شایستهگزینی و شایستهسالاری، کاندیدای مدیریت باید مجموعهای از شایستگیها اعم از دانش، مهارت، نگرش و ویژگیهای شخصیتی را داشته باشند تا بتوانند در پست مدیریتی منصوب شوند که این امر نیاز به وجود سازمانی منسجم و کارآمد برای اندازهگیری این شایستگیها جهت اعطای مجوز مدیریت دارد.
سازمان نظام مدیریت بر آن است که با ارائه الگوی بومی، بهروز، جهانی با نگاه محلی و کارآمد، شایستگیهای بایسته مدیریت کارآمد را احصا کند و براساس آن با پروتکلهای اخلاقی، علمی و تخصصی به ارزشیابی مدیران پرداخته و رتبهبندی و طبقهبندی مدیران را انجام دهد و براساس آن پروانه صلاحیت حرفهای مدیریتی در سطوح مختلف صادر کند تا گزینش، انتخاب و انتصاب مدیران شایسته با در نظر گرفتن اصل شایستهسالاری صورت گیرد.
شایان ذکر است از گذشته طرح پیشنهادی تأسیس سازمان نظام مدیریت توسط اندیشمندان و صاحبنظران متعددی مطرح شده، ولیکن اجرایی و عملیاتی شدن آن مغفول مانده است. شاید دلیل عدم اجرای چنین طرحی، موازیکاری برخی از سازمانها در این حوزه بدون پشتوانه قوی یا الزامات قانونی و بوروکراسی ریشهای باشد. به هر حال انجمنهای علمی به عنوان نهادی غیردولتی، مستقل و خودجوش با پتانسیل و ظرفیت علمی- تخصصی بالا با مشارکت و همافزایی میتوانند متولی اصلی تأسیس سازمان نظام مدیریت در کشور باشند تا پارادوکسهای ایجاد شده را از بین ببرند، الزامات قانونی را تسهیل کنند و براساس موازین علمی- تخصصی دقیق، با اساسنامه روشن، کمیتههای تخصصی و شاخصها و معیارهای واقعی و قابل سنجش بهدور از روابط و تنها براساس ضوابط، پروانه صلاحیت حرفهای برای تصدی پستهای مدیریتی را صادر کنند.
با اجرای سازوکار تناسب شایستگی مدیران با سطوح مسئولیت ایشان، سطحبندی مدیران صورت خواهد گرفت و بهوسیله آن میتوان تصدی پستهای مدیریتی حساس را مورد کنترل قرار داد تا سازمانها ارزانتر و کاراتر اداره شوند. در این صورت مدیران با رتبهبندی بالا و شایستگیهای درجه عالی، میتوانند و مجاز هستند مدیریت سازمانهای دولتی و مهم را بپذیرند. در واقع مدیران در سطوح مختلف باید واجد شایستگیهای مدیریتی تایید شده در سازمان نظام مدیریت کشور باشند و پروانه مدیریت را از سازمان نظام مدیریت دریافت کرده باشند که در این صورت معامله شدن پستها در کشور دیگر اتفاق نخواهد افتاد و به جای آن نظام شایستهسالاری، شایستهگزینی و شایستهپروری تسری خواهد یافت.
منبع: روزنامه فرهیختگان
تاریخ انتشار یادداشت: 15 شهریور 1398