چرا فرونشستهای زمین از بیابانهای کشور به پایتخت رسید؟
فرونشست زمین روز گذشته در منطقه اتوبان امام علی(ع) به گونه ای مصداق پیش بینی کارشناسان بعد از ایجاد چاله بزرگ خیابان مولوی در دی ماه ۹۷ بود؛ حال در کنار تمام مشکلات تداوم ایجاد فروچاله ها در کنار اخبار قریب الوقوع زلزله امنیت روانی مردم و پایتخت نشینان را هدف قرار داده که با این وجود ایجاد مدیریتی یکپارچه برای رفع این معظل ضروری به نظر میرسد تا در پیشگیری از وقوع فجایع کارساز باشد و صد البته در آرامش خاطر هموطنان مفیدفایده واقع شود. [
یکی از معضلاتی که در برخی از حوزه های زیرمجموعه حوادث غیرمترقبه در کشور ما وجود دارد، از دست دادن فرصت های طلایی و بیتوجهی به آلارمهای طبیعی و هشدار های کارشناسی است.
نکته حائز اهمیت این است که فرونشست زمین از بیابان ها به ابرشهرها از جمله تهران رسیده است؛ درحالیکه این پدیده بحرانزا در سال های گذشته غالبا در بیابان ها، مزارع کشاورزی و باغات که غالبا مناطقی خالی از سکنه متراکم اتفاق می افتاد. مثل گزارش های متعددی که در سالهای گذشته از موارد متعدد این پدیده در استان فارس گزارش شده اند.
اما رسیدن این پدیده به شهرها و ابرشهرهای کشور را باید فینفسه فاجعهای ملی تلقی کرد، یا نه؟ آیا با وجود اینکه از هم اکنون زنگ خطر چنین بحرانی به گوش می رسد نباید برای پیشگیری از وقوع حوادث احتمالی آینده کاری انجام داد؟ بی تردید پاسخ مثبت است. وقتی با فروریختن یک ساختمان شمار قابل توجهی از هموطنان جان یا سرمایه و عزیزان خود را از دست می دهند باید این آلارم های حیاتی را جدی گرفت و با توجه به شرح وظیفه دستگاه های اقدامات پیشگیرانه به عمل آورد.
دلیل این پدیده واضح و مبرهن است؛ حفر چاههای مجاز و غیر مجاز، خالی شده سفره های زیرزمینی و آبخوان ها که از کاهش بارندگی و تقلیل سطح آب رودها و چشمه ها ناشی میشود. گرچه نباید ناگفته بماند که بخشی از کمبود آب در سفره های زیرزمینی نه تنها به پدیده خشکسالی برمیگردد؛ بلکه عامل تشدید کننده آن نبود الگویی مناسب برای مصرف آب در شهرهای کشور است که صد البته توضیح واضحات برای کارشناسان و تکراری محض احتیاط است به امید مصرف بهینه آب؛ موهبتی که جایگزینی ندارد و برخی با مصرف بی قاعده آن نه تنها به نسل آینده ظلم میکنند بلکه باعث تقویت خطری بالقوه هستند که هر روز با مصرف خارج از اصول از منابع آب شیرین و تصفیه شده شهری حدود وثغور این خطر را گسترش می دهند و در واقع عذاب نوادگان خود را در آینده شدیدتر می کنند.
سیدمحسن طباطبایی مزدآبادی کارشناس مسائل شهری تیرماه ۱۴۰۰ در بخشی از گفت و گوی خود بارسانه ها با بیان اینکه تهران یک بمب ساعتی و رکورددار فرونشستزمین در دنیاست، گفته است : «وضعیت فرونشست در شهرهای کشور ما نیز بغرنج است و طبق گزارشها، در هر دو کیلومترمربع از خاک کشور یک چاه آب مجاز یا غیرمجاز وجود دارد؛ در واقع نزدیک به یکمیلیون حلقه چاه در کشور وجود دارد.»
سیدمحسن طباطبایی مزدآبادی کارشناس مسائل شهری, تهران یک بمب ساعتی و رکورددار فرونشستزمین در دنیاست،, تهران یک بمب ساعتی و رکورددار فرونشستزمین در دنیاست, «وضعیت فرونشست در شهرهای کشور ما نیز بغرنج است و طبق گزارشها، در هر دو کیلومترمربع از خاک کشور یک چاه آب مجاز یا غیرمجاز وجود دارد؛ در واقع نزدیک به یکمیلیون حلقه چاه در کشور وجود دارد.»,
با این وجود بحران آب تنها به خشکسالی و مصرف بی قاعده شهروندان برنمیگردد. بلکه در بحرانی شدن خشکسالی و سوء مصرف آب، یکی از دلائل و فاکتورهای اصلی مشخصا ضعف در مدیریت حوزه محیط زیست و منابع طبیعی است که باید در این رابطه متولیان حراست و حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی به ویژه در یکی دو دهه گذشته را مقصران اصلی قلمداد کنیم؛ چرا که درسالهای گذشته و در واقع از یکی-دو دهه پیش سازمان های پایشگر زمین وقوع پدیده خشکسالی را هشدار داده بودند، اما متولیان صدرالاشاره و دولتمردان پیشین گوشی برای شنیدن این هشدارها نداشتند و در بیان این مفاهیم دچار سوء تعبیر شدند. آنها بجای پژوهش هایی که باید در این زمینه انجام میدادند، چنین اظهاراتی را مشتق و برخاسته از نیتی بدخواهانه قلمداد کردند و با این رویکرد در واقع صورت مسئله را پاک کردند.
در حالیکه اگر مسئولان وقت با نگاهی به آینده رویکردی مسئولیت پذیرتر داشتند، شاید امروزه مردم ما با مشقات عرصه محیط زیست و منابع دست و پنجه نرم نمیکردند.
با این اوصاف برای پرهیز از اطاله کلام از شرح ماوقع و اشاره موردی به اتفاقات و به سرانگشت نشان دادن مسببان بحران های نوظهور مورد بحث که مشخصا زیرمجموعه فرونشست زمین محسوب می شوند خواهیم گذشت و با این رویکرد که «چه باید کرد؟»؛ هم در این مطلب و هم در مطالب آینده این مباحث را پی خواهیم گرفت.
برخی از اتفاقات ساده در سال های گذشته مانند فرونشست خیابان مولوی در دی ماه سال ۹۷ و یا ریزش ایستگاه مترو «میدان صنعت» تامل کنیم خواهیم دید که علیرغم اقدامات عمرانی اما باز سقف این ایستگاه ها فرونشست و حتی برخی از ایستگاه ها در زمان بارندگی دچار رسوخ مانداب باران و چکه آب حاصل از بارش ها می شوند.
به نظر می رسد همه این رخدادها را نباید صرفا با توجیه هایی چون اهمال ورزی پیمانکار ساخت ایستگاه مترو مربوط دانست، بلکه گاهی این ضرورت لازم به نظر می رسد که مسئولان در تمام زنجیره متصل به مقابله با بحران برای پیشگیری از فجایعی غیرقابل جبران ناگزیرند نیمه خالی لیوان را ببینند. حتی اگر جنین دیدنی هزینه های زمانی و ریالی را در پی داشته باشد. اما اقداماتی اینچنین در گرو حقظ آبروی حاکمیت است؛ نه حتی دولت ها!
در خاتمه باید یادآور شد که بی تردید سرعت فرونشست ها از سرعت اقدامات مبتنی بر کاغذبازی های معمول و متعارف دولت ها و سازمان ها بسیار بسیار بیشتر است. با این وجود خبرنگار دانا در تماس با برخی از کارشناسان موفق با اخذ گفت و گو نشد؛ چرا که قاطبه آنها معتقد بودند که در فقدان آماری متفن و اساسا طرح سوال از سوی نهادهای متولی نمی توانند اقدام به ارائه پاسخ نمایند. حال این سوال به ذهن متبادر می شود که اساسا در این موقعیت باید چه کرد؟ و چرا نهادها متولی در تشکیل مدیریتی واحد برای مقابله با مشکلی که در سطح کلان و حوزه ملی مطرح است هنوز کاری نکرده اند و یا اساساً خبری از اقدامات آنها منتشر نشده که در هر دو صورت ضعفی است که در تضعیف امنیت روانی جامعه نقشی مخرب و منفی بازی می کند.
منبع: پایگاه خبری دانا